در فراسوی مرزهای تنت تو را دوست می دارم.
مجموعه اشعار زیبای پارسی
به نام خداوند هستی بخش

در فراسوی مرزهای تنت تو را دوست می دارم.
آیینه ها و شب پره های مشتاق را به من بده
روشنی و شراب را
آسمان بلند و کمان گشاده پل
پرنده ها و قوس وقزح را به من بده
و راه آخرین را در پرده ای که می زنی مکرر کن.
در فراسوی مرزهای تنم
تو را دوست دارم.
در آن دوردست بعید
که رسالت اندام ها پایان می پذیرد
و شعله و شور تپشها و خواهشها
به تمامی
فرو می نشیند
و هر معنا قالب لفظ را وامی گذارد
چنان چون روحی
که جسد را در پایان سفر ،
تا به هجوم کرکسهای پایانش وا نهد...
در فراسوهای عشق
تو را دوست میدارم،
در فراسوهای پرده و رنگ.
در فراسوی پیکرهایمان
با من وعده دیداری بده.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:









ارسال توسط امین اصلانپور
آخرین مطالب